آدم هایی هستند که بودنشون
حتی مجازی
به آدم آرامش می ده !
دوستی شون برات حقیقی می شه
و یهو میشن یه قسمتی از زندگیت...!
آدمایی هستن
که با تمام مجازی بودنشون ،
سهم بزرگی تو حقیقت دوستی های تو دارن
قدرشونو بدونید ...
†ɢα'§ : مجازی,
ما را از کودکي
به جدايي ها عادت داده اند
همان جايي که روي تخته سياهمان نوشتند:
خوب ها / بدها
†ɢα'§ : جدایی,
زندگي دفتري از خاطره هاست؛
يك نفر در دل شب، يك نفر در دل خاك،
يك نفر همدم خوشبختي هاست
يك نفر همسفر سختي هاست،
چشم تا باز كنيم
عمرمان مي گذرد، ما همه رهگذريم؛
آنچه باقيست فقط خوبيهاست ...
†ɢα'§ : دفتر خاطرات,
روزگاري دو برادر در مزرعه خانوادگي شان با هم کار مي کردند. يکي از آنها ازدواج کرده بود و چند فرزند داشت. اما برادر ديگر تنها زندگي مي کرد.
در پايان هر روز که کار تمام مي شد دو برادر هر چيزي را که به دست آورده بودند به طور مساوي بين هم تقسيم مي کردند.
يک روز برادر مجرد با خودش گفت:«اين درست نيست که ما همه چيز را به طور مساوي با هم تقسيم مي کنيم. من تنها زندگي مي کنم و به چيزهاي زيادي احتياج ندارم. اما برادرم بايد خرج همسر و فرزندانش را بدهد.»
او تصميم گرفت هر شب يک کيسه از سهم خود را به انبار برادرش ببرد. در همين حال، برادر متاهل با خودش گفت: «اين درست نيست که ما همه چيز را به طور مساوي تقسيم کنيم. من از دواج کرده ام و همسرم بعد از من مي تواند از فرزندانمان نگهداري کند اما برادرم تنهاست و کسي را ندارد که در آينده از او مراقبت کند.»
تصميم گرفت يک کيسه از سهمش را به انبار برادرش ببرد.
سالها گذشت و دو برادر از اين که ذخيره محصولشان کم نمي شود تعجب کردند و هر چه فکر کردند دليل آن را نفهميدند.
در يکي از شب هاي تاريک که هر دو مي رفتند تا کيسه اي از سهم خود را در انبار ديگري بگذارند، به هم برخورد کردند.
کمي به هم نگاه کردند و يکديگر را به آغوش کشيدند.
............................................................................
اگر در ياد کسي باشيد کسي هم به ياد شما هست.
†ɢα'§ : به یاد,
ϰ-†нêmê§ |